درگذشت عالم وارسته، شایسته، زاهد متقی، مرحوم مغفور
آیت الله حاج شیخ مهدی محمدی (رضوان الله تعالی علیه) را پیشگاه مبارک امام زمان(ع)، حوزه های علمیه، خاندان معظم آن بزگوار و آقازادگان محترم که خدمتگذاران لایقی برای ملک و ملت هستند، به ویژه جناب حجت الاسلام دکتر عبدالله محمدی تسلیت گفته و توفیق و سلامت همگان را از درگاه خدای بزرگ خواستار است.
اصفهان - 8 فرورین 1398
فضل الله صلواتی
یا محول الحول و الاحوال
دوستان و سروران عزیز و ارجمند.
سال جدید و میلاد مسعود حضرت علی (ع) فرا می رسد.
امید آنستکه سال 98 برای مردم ایران میمون و مبارک باشد و این ملک از ریا و دروغ و فساد و خودخواهی دور باشد، ای خدای بزرگ ، مردم برای عدالت و آزادی و رفاه و محبت و ایمان قیام کردند، می خواستند همه جا دوستی و وحدت باشد، ظلم و بی عدالتی و سرقت اموال مردم از جامعه برافتد ، هنوز هم امیدوارند،
بارالها یاریشان فرما
آمین حول حالنا الی احسن الحال
به مناسبت هفته لبخند ایرانی
لبخند ایرانی
ماه اسفند ماه لبخند است ماه شادی و شور وگلخند است
با همه رنجهای این دوران هفته ایی از برای لبخند است .
خوشی این جهان بود جاوید آنکه بر لطف دوست پابند است
باید انسان همیشه شاد بود تا که در روستای دربند است
هر کسی خنده بر لبش ننشست مستحق دو تا کمربند است
گر چه پسته گران بود امسال تو بزن خنده و مگو چند است
گز و سوهان و باقلوا نخورید گر چه پر از، شکر و یا قند است
گوشت هم مثل پسته گشته گران معترض هر که گشت در بند است
کشته گشتند مردمی بسیار خنده ای تلخ بر نیوزلند است
انفجار است سهم افغانها شهر کابل و یا سمرقند است
شاد باشند اهل ثروت و مال خوش به حال کسی که خرسند است
پولها و دلارها دارند با مقامات هر که پیوند است
هر چه گوید : فرید خنده کنید خنده هامان تمام تلخند است .
شب عید است میدهند برات بر محمد و آل او صلوات
فضل الله صلواتی
اسفند 1397
« بسم رب الشهدا و الصدیقین »
عروج ملکوتی جمعی از مدافعان حریم کشور و پاسداران جان برکف را به پیشگاه مبارک حضرت امام زمان (عج) مقام معظم رهبری ، خانواده معزز و با شهامت آنها و نیروهای مسلح کشور تسلیت می گوید و امیدوار است در سایه الطاف حضرت ولی عصر و همت والای مسئولین و رزمندگان کشور ، بنیاد کفر و نفاق و تروریست هر چه زودتر از ریشه برکنده شود و در آینده ایی نزدیک شاهد جامعه ایی بر اساس صلح و آرامش باشیم.
اصفهان – فضل الله صلواتی
26 بهمن ماه 1397
انا لله و انا الیه راجعون »
در گذشت مرحوم مغفور روانشاد
حاج کریم نوروزی (رحمت الله علیه) را به بازماندگان محترم آن مرحوم به ویژه برادر عزیز و گرامی، جناب آقای دکتر قدرت الله نوروزی شهردار محترم اصفهان تسلیت گفته و برای همگان توفیق اجر و صبر و خدمتگذاری بیشتر به مردم شریف اصفهان را از درگاه خدای متعال برای ایشان خواستار است. امید است که روح آن روانشاد با صلحا و اولیاءالله محشور باشد.
اصفهان - فضل الله صلواتی
۷ بهمن 1397
فضل الله صلواتی، نخستین فرماندار اصفهان پس از انقلاب : از بین بردن فقر و جهل یکی از اهداف مهم انقلاب است که اگر در این راه شکست بخورد، دچار «نقض غرض» شده و به اهداف خود نرسیده است. با نهایت تلاش و زحمت به این جایگاه رسیدهایم، اما در این چهل سال دشمنان با ایجاد تحریمها و برخی از برخوردها قصد عقب نگه داشتن ایران اسلامی را داشته و دارند. پیشرفت با صلح و آرامش همیشه رابطه مستقیمی دارد. برای پیشرفت باید با دنیا سازگار شویم، چراکه نمیتوانیم همیشه درگیر باشیم و برای خود دشمن به وجود آوریم. انقلاب ایران باعث شد کشورهایی مانند ترکیه، عربستان، عراق و کشورهای حاشیه خلیجفارس با الگوبرداری از اهداف انقلاب، به آبادانی کشورهای خود بپردازند. انقلاب ایران نقش قابل توجهی در پیشرفت و احیای کشورهای همسایه داشته است. باید آنقدر آزاد باشیم تا صادرات به نقطه اوج خود برسد و سرمایه گذاران احساس ترس نکنند و میتوان گفت در کشور امنیت اقتصادی باید جریان داشته باشد تا مردم درآمدزایی داشته باشند.
برای روشنایی های شهر
«روشنایی شهر» یادنامه ای مشتمل از 40 مقاله است که پس از درگذشت استاد محمدباقر کتابی، معلم، مثنوی پژوه و مفسرقرآن و نهج البلاغه به همت دفتر تخصصی زبان، ادبیات و مرکز آفرینشهای ادبی قلمستان و با کمک جمعی از دوستان و همکاران او در پاسداشت از این چهره اصفهانی، تدوین، منتشر و در شب بزرگداشت او رونمایی شد. کتاب «روشنایی شهر» در مدت یک سال و در پنج فصل شامل، مصاحبه، مقالات قرآنی و روایی، مقالات فلسفی، کلامی و روان شناختی، مقالات ادبی، اصفهان شناسی و رجال شناسی گردآوری، تدوین و بهانه ای برای ارج گزاری مقام علمی، اخلاقی و بازخوانی خاطرات وی شد.
می رسد هر دم مرا از
چرخ آزاری جدا/ می خلد در دیده من هر نفس خاری جدا/ چون گنهکاری که هر ساعت
از او عضوی برند/ چرخ سنگین دل ز من هر دم کند یاری جدا/ از متاع عاریت
برخود دکانی چیده ام/ وام خود خواهد زمن هر دم طلبکاری جدا/ تکیه بر پیوند
جان و تن مکن صائب که چرخ/ این چنین پیوندها کرده ست بسیاری جدا
سید
مهدی نوریان، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، درمراسم بزرگداشت
محمد باقر کتابی با مرور این شعر صائب به توضیح شخصیت عرفانی و معنوی محمد
باقر کتابی گریزی می زند و هم یاد بزرگمردان اصفهان را گرامی میدارد: «
400 سال پیش در اصفهان، شب و روز صائب تبریزی با مثنوی می گذشت و چند قرن
پس از او افکار و زیست محمد باقر کتابی از مقام مولانا متاثر شد. اینکه
صائب میگوید چون گنهکاری که هر ساعت از او عضوی برند/ چرخ سنگین دل زمن هر
دم کند یاری جدا، مرا به یاد همین چند دهه اخیر می اندازد که بزرگانی چون
منوچهر قدسی، محمد حقوقی، محمد جواد شریعت، جمشید مظاهری و غلامعلی کریمی،
محمدباقر کتابی و خلیل رفاهی را از دست دادیم. اصفهان در این سال ها شخصیت
هایی را از دست داد که به این زودی جایگزین نخواهند داشت.» دکترنوریان
اشارهای به دیگر بزرگان اصفهان می کند که دکتر محمد باقر کتابی فرصت
شاگردیشان را داشته است:« زمانی نقل میشد که بدیع امان فروزان فر گفته
بود من در اصفهان دو قبلهگاه دارم و آن دو یکی حاج آقا رحیم ارباب است و
دیگری شیخ محمد باقرالفت. دو شخصیتی که در نوع خود بینظیر بودند و مرحوم
کتابی هم توفیق حضور و بهرهگیری از وجودشان را یافته بود. کتابی خاطرات
بسیاری را از این دو شخصیت برجسته اصفهان نقل میکرد که بسیاری از آنها
عجیب و غیرقابل باور بود؛ از مقابله با نفس و ایستادگی در برابر زیاده
خواهی های انسانی که همه از درک آموزه های عرفانی آنان حکایت داشت.» نوریان
از اخلاق والای انسانی و فروتنی محمدباقر کتابی میگوید و از شاگردان و
دوستان او که از مصاحبتش به شور و شعف می آمدند و در ادامه به مقام علمی و
درکی که او در پژوهش مثنوی یافته بود اشاره میکند: « اخیرا مصاحبه ای از
دکتر محمدباقر کتابی در رومه ای به چاپ رسیده که در ضمن آن دکتر کتابی
از ارادتش به مثنوی سخن گفته و به نقد کسانی پرداخته که از سر ناآگاهی و
بدون مطالعه و درک عمیق افکار مولانا، با او سر مخالفت گذاشتند.» نوریان
تاکید دارد که مثنوی و مولانا هم بر زندگی و راه و روش دکترمحمد باقر کتابی
تاثیر داشته و هم به وسیله او بر شاگردانش:« محمد باقر کتابی امروز در
میان ما نیست اما جای خرسندی دارد که او زندگانی آبرومندی را سپری کرد، به
حرفه معلمی که علاقه داشت پرداخت و تردیدی نیست که او به منزله یک مسلمان و
معتقد علاقهمند به مولانا آمرزیده خواهد شد.» رضا ، معاون سازمان
فرهنگی، اجتماعی شهرداری نیز بزرگداشت محمد باقر کتابی را از سه منظر حائز
اهمیت برمی شمارد و می گوید: «نخست، شخصیت برجسته دکتر محمد باقر کتابی به
منزله یک چهره دانشمند، ادیب و فرهیخته، استاد و معلم اخلاق، مفسر نهج
البلاغه بسیار جای تامل دارد. دوم اینکه بزرگداشت این چهره های شهر در
حقیقت پاسداشت مطلق فرهنگ، علم و اخلاق است، چرا که در وجود آنان مفاهیم
ارزشمندی تبلور یافته است. سوم اینکه برپایی چنین برنامه های فرهنگی طبیعتا
به غنا، طراوت و پربار شدن ساحت و ایستم فرهنگی، ادبی و اخلاقی جامعه
یاری می رساند.»
معنویت و عشق در قلبش رسوخ کرده بود
فضل الله صلواتی بیشتر درباره شخصیت اخلاقی دکتر محمد کتابی، معنویت و عشقی که در قلب او رسوخ کرده بود یاد می کند و میگوید:«خیلی ها به حاج آقا رحیم ارباب یا الفت می گفتند که چرا اینقدر به مقامات تهران نامه می نویسید، اینها آدم های درستی نیستند اما آنان پاسخ می دادند که ما اصلا نمی فهمیم آدم درستی نیستند یعنی چه! دکتر محمد باقر کتابی هم درست همین مرام و عقیده را در برخورد با افراد داشت. استاد ادبیات فراوان هست اما آیا همه این خلوص و ایمان را دارند، آیا همه با خوانش مثنوی اشک می ریزند، متحول می شوند؟ با خواندن نهج البلاغه زنده می شوند، فرشته می شوند به کمال می رسند و به مقام و عزت و بزرگی دست پیدا می کنند؟ از هزاران تن یکی شان صوفی اند/ مابقی در سایه او می زیند. در این شهر اگر یک حاج آقا رحیم ارباب یا محمد باقر کتابی پدید آمد یا یک عالم و فرزانه پیدا شد ما باید آن را عمومیت دهیم؟ و بگوییم همه کسانی که در این راه قدم گذاشتند این چنیناند؟ نه این طور نیست اگر این چنین باشد که درست مثل امروز نسل جوان می گویند اگر راه این است ما آن را نخواستیم.» صلواتی در مرور حافظه اش به چند خاطره از شخصیت اخلاقی محمدباقر کتابی می رسد:« کتابی یک عاشق به معنای واقعی کلمه بود و علاقه داشت سفرهای زیارتی را در خلوت و تنهایی خود برود. در این سال های آخر گویا به سفر مکه رفت بود و آنجا دچار عارضه قلبی شد و بعد از آن پزشکان به او گفتند که سنش اجازه تنهایی سفر کردن را به او نمی دهد، اما او همچون عاشقی که نصیحت پذیر نیست تنها به دل خود توجه داشت. کتابی فارغ از دنیای مادی انسان های امروز می زیست. او به هیچ وجه وضعیت و متغییر های اجتماعی و اقتصادی را باور نداشت و می گفت اگر جامعه خراب است چرا من باید سود بخورم؟»
درباره این سایت